••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع: إِنَّ لِبَنِي أُمَيَّةَ مِرْوَداً يَجْرُونَ فِيهِ- وَ لَوْ قَدِ اخْتَلَفُوا فِيمَا بَيْنَهُمْ- ثُمَّ كَادَتْهُمُ الضِّبَاعُ لَغَلَبَتْهُمْ قال الرضي- و المرود هنا مفعل من الإرواد و هو الإمهال و الإظهار و هذا من أفصح الكلام و أغربه- فكأنه ع شبه المهلة التي هم فيها بالمضمار- الذي يجرون فيه إلى الغاية- فإذا بلغوا منقطعها انتقض نظامهم بعدها


 و درود خدا بر او، فرمود: بنی اميّه راه ملتی است که در آن می‌تازند، پس آنگاه که ميانشان اختلاف افتد کفتارها بر آنان دهان گشايند و بر آنان پيروز شوند. 
می‌گويم: «مرود» بر وزن «منبر» از مادّه «ارواد» به معنای مهلت است و اين از فصيح ترين و زيباترين کلام است، گوئی امام عليه السّلام مهلت کوتاه بنی اميّه در حکومت را به ميدان مسابقه تشبيه کرده که مسابقه دهندگان به ترتيب در يک مسير مشخّص به سوی يک هدف به پيش می‌روند و آنگاه که به هدف رسيدند نظم آنها درهم شکسته می‌شود).
 (تاريخی، اجتماعی، سياسی)


 
 



وَ قَالَ ع فِي مَدْحِ الْأَنْصَارِ- هُمْ وَ اللَّهِ رَبَّوُا الْإِسْلَامَ كَمَا يُرَبَّى الْفِلْوُ- مَعَ غَنَائِهِمْ بِأَيْدِيهِمُ السِّبَاطِ وَ أَلْسِنَتِهِمُ السِّلَاطِ
 

و درود خدا بر او، فرمود: (در ستايش انصار فرمود) به خدا سوگند آنها اسلام را پروراندند، چونان مادری که فرزندش را بپروراند، با توانگری، با دست‌های بخشنده، و زبانهای برنده و گويا
(تاريخی، اجتماعی، سياسی) 

 


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع: إِنَّ لِبَنِي أُمَيَّةَ مِرْوَداً يَجْرُونَ فِيهِ - وَ لَوْ قَدِ اخْتَلَفُوا فِيمَا بَيْنَهُمْ

- ثُمَّ كَادَتْهُمُ الضِّبَاعُ لَغَلَبَتْهُمْ قال الرضي

- و المرود هنا مفعل من الإرواد و هو الإمهال و الإظهار و هذا من أفصح الكلام و أغربه

- فكأنه ع شبه المهلة التي هم فيها بالمضمار

- الذي يجرون فيه إلى الغاية - فإذا بلغوا منقطعها انتقض نظامهم بعدها


و درود خدا بر او، فرمود: بنی اميّه راه ملتی است که در آن می‌تازند،
پس آنگاه که ميانشان اختلاف افتد کفتارها بر آنان دهان گشايند و بر آنان پيروز شوند. 
می‌گويم: «مرود» بر وزن «منبر» از مادّه «ارواد» به معنای مهلت است
و اين از فصيح ترين و زيباترين کلام است،
گوئی امام عليه السّلام مهلت کوتاه بنی اميّه در حکومت را به ميدان مسابقه تشبيه کرده
که مسابقه دهندگان به ترتيب در يک مسير مشخّص به سوی يک هدف به پيش می‌روند
و آنگاه که به هدف رسيدند نظم آنها درهم شکسته می‌شود).
 
(تاريخی، اجتماعی، سياسی) 
 
 

وَ قَالَ ع: الْعَيْنُ وِكَاءُ السَّهِ قال الرضي - و هذه من الاستعارات العجيبة
- كأنه يشبه السه بالوعاء و العين بالوكاء - فإذا أطلق الوكاء لم ينضبط الوعاء
- و هذا القول في الأشهر الأظهر من كلام النبي ص - و قد رواه قوم لأمير المؤمنين ع
- و ذكر ذلك المبرد في كتاب المقتضب - في باب اللفظ بالحروف
- و قد تكلمنا على هذه الاستعارة - في كتابنا الموسوم بمجازات الآثار النبوية

 و درود خدا بر او، فرمود: چشم، بند ظرف حوادث است. 
می‌گويم: «اين کلام امام عليه السّلام از استعاره‌های شگفت است،
که نشستنگاه را به مشک، و چشم را به سربند آن تشبيه کرد،
و آنگاه که بند گشوده شود آنچه در مشک است بيرون ريزد.
مشهور است که اين سخن از پيامبر صلّی اللّه عليه و آله و سلّم است،
ولی عدّه‌ای آن را از امير المؤمنين عليه السّلام نقل کرده‌اند،
اين حکمت را «مبرّد» در کتاب «مقتضب» در باب لفظ به حروف آورده،
و ما آن را در کتاب خود که «مجازات آثار نبوی» نام دارد آورده‌ايم.
(علمی)